کد مطلب:37409
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
در موضوع «سقيفه» چه مسايلي قابل مطالعه و طرح ميباشند؟
ميتوان مسائل زير را مطرح كرد و اميدواريم صاحبنظران هر دو گروه تشيع و تسنن با كمال اخلاص دربارة مسائل زير بررسي نمايند:
مسئلة يكم ـ بايد در اين مسئله تحقيق شود كه در هنگامي كه جنازة پيامبر اكرم در خانهاش بود و علي بن ابيطالب مشغول تجهيز او بود، و بنا به گفتة جوهري: ابوبكر نيز در آنجا حضور داشته و طبيعتاً شور و هيجاني ميان مسلمانان بود، بعضي از مهاجرين كجا بودهاند؟
مسئلة دوم ـ انصار كه گروهي از مسلمانان بودند، نميتوانستند بدون جلب موافقت مهاجرين سرنوشت خلافت را معين كنند، لذا لزوم شتابزدگي معن بن عدي و ابوبكر و عمر براي ورود به سقيفه و جلوگيري از اقدامات انصار براي انتخاب سعد بن عباده، ضرورتي نبوده است كه آخرين ساعت ديدار با پيامبر خدا را رها نموده و براي جلوگيري انصار از اقدام به امر خلافت از خانة پيامبر بيرون بروند.
مسئلة سوم ـ عين همان احتجاج و استدلال كه آنان براي ساكت كردن انصار بيان كردهاند، علي بن ابيطالب(ع) براي آنان فرموده است كه اگر آنان به جهت خويشاوندي با پيامبر شايستة پيشوائي مسلمانان بوده باشند، آن حضرت از همة ابعاد حسبي و نسبي به پيامبر نزديكتر از همة آنان بوده است.
مسئلة چهارم ـ تحليل و پيگيري لازم و كافي دربارة هم رأي و هم سخن بودن آن دو با ابوعبيده است كه هم در سخن سعد بن عباده با عمر ديده ميشود كه: «تو رفيق همان شخصي كه با او دمسازي عمر گفت: بلي، من همانم». و هم در موقع از دنيا رفتن زمامدار دوم كه گفت: اگر ابوعبيده زنده بود، او را براي خلافت تعيين ميكردم. اين مسئله هم بديهي است كه در آن زمان، جواني علي بن ابيطالب كه مستمسك ابوعبيده بر عدم استحقاق علي براي خلافت بود، سپري شده بود. و هم بنا به نقل مسعودي مؤلف مروج الذهب و نصربن مزاحم منقري و ابن ابي الحديد و جمهرة رسائل العرب در نامهاي كه معاوية بن ابيسفيان به محمد بن ابيبكر نوشته است، اتخاذ مبناي قبلي بود كه از چند نفر نقل شده است. و اين مبني با تقديم ابوبكر توسط دو نفر براي زمامداري در روز سقيفه نيز تأييد ميشود.
مسئلة پنجم ـ سبقت بشيربنسعد خزرجي بر بيعت به جهت حسادتي بوده است كه به سعدبنعباده ميورزيد، همچنين بيعت اسيد بن حضير كه رئيس قبيلة اوس و با خزرج و رئيس آن(سعد بن عباده) رقابت حسودانه داشته است.
مسئلة ششم ـ شدت مقاومت سعدبنعباده براي عدم بيعت با ابوبكر اگر چه كشته ميشد.
مسئلة هفتم ـ عدم حضور بنيهاشم و جمعي از بزرگترين صحابة پيامبر اكرم(ص) مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار بن ياسر و زبير... و غير هم.
مسئلة هشتم ـ امتناع اميرالمؤمنين(ع) و دودمان او.
مسئلة نهم ـ اينكه ابنابيالحديد ميگويد علي بنابيطالب(ع) در آن موقع به نص از طرف پيامبر اكرم(ص) دربارة خود استدلال نفرموده است، بايد مورد تجديدنظر قرار بگيرد. زيرا بنا به رواياتي كه ابنابيالحديد از جوهري نقل نموده و راويان ديگر نيز آن را تأييد ميكنند، اميرالمؤمنين صريحاً فرمود:
«اي گروه مهاجرين، از خدا بترسيد و مقام محمد(ص) را از خانه و دودمان او به خانهها و دودمانهاي خودتان منتقل مسازيد و آن كسي را كه شايستة اين مقام و حق است، از مقام و حق خود دور ننمائيد...» آيا شايستگي مقام خلافت با حدس و استنباط شخصي يك مدعي قابل اثبات است كه به اميرالمؤمنين نسبت داده شود؟
مسئلة دهم ـ گفتار بشيربنسعد به اميرالمؤمنين عليهالسلام، گفتاريست بسيار پراهميت. بشير به آن حضرت گفت: اي علي، اگر اين سخن تو را انصار پيش از بيعتي كه با ابوبكر كردهاند، از تو ميشنيدند، حتي دو نفر هم از بيعت به تو تخلف نميكردند. اميدواريم اين چند مسئله كه همواره مورد بحث و تحقيق دانشمندان اسلامي بوده است، با دقت و اخلاص و تقواي علمي، مورد توجه قرار بگيرد و مسلمانان از محصول آن دقت و اخلاص و تقواي علمي بهرهمند گردند.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 11
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.